ابزار وبمستر

معنی درس 6 عربی پایه نهم :: جوابگو-پاسخنامه کامل تمارین و فعالیت های درسی

جوابگو-پاسخنامه کامل تمارین و فعالیت های درسی

گام به گام دروس | رفع اشکال ،مقاله،پاسخ نامه،نکات کنکوری،جواب بخش های مختلف درسی

جوابگو-پاسخنامه کامل تمارین و فعالیت های درسی

گام به گام دروس | رفع اشکال ،مقاله،پاسخ نامه،نکات کنکوری،جواب بخش های مختلف درسی

معنی درس 6 عربی پایه نهم

MH-BEHZADI | سه شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۴۱ ب.ظ | ۵ نظر

معنی درس 6 عربی پایه نهم

ترجمه درس ششم عربی نهم


به نام خدا

معنی درس ششم عربی پایه نهم


ترجمه درس ششم عربی نهم

تغییر زندگی




تغییر الحیاة: تغییر زندگی


سال تحصیلی نو (جدید) آغاز شد و دانش آموزان روستا به مدرسه رفتند. آن روستا کوچک و زیبا بود خانم معلم وارد کلاس چهارم شد.

کلاس شلوغ بود. خانم معلم به پسرها گفت: «سمت راست بنشینید.» و به دخترها گفت: سمت چپ بنشینید.»


او دانش آموزی مردود به نام ساره را دید (مشاهده کرد). ناراحت شد (اندوهگین شد) و برای دیدن پرونده اش و برای آگاه شدن (اطلاع) بر گذشته اش رفت.

در پرونده سال نخست: او دانش آموزی بسیار کوشاست. تکلیف هایش را خوب می نویسد. او فعال چالاک) است.

و در پرونده سال دوم: او دانش آموزی بسیار کوشاست. ولی غمگین است. مادرش در بیمارستان بستری خوابیده است.

و در پرونده سال سوم: او مادرش را امسال در این سال از دست داد. او بسیار غمگین است.|

و در پرونده سال چهارم: او درس خواندن را ترک کرد و مدرسه را دوست ندارد و در کلاس می خوابد.


خانم معلم خودش را سرزنش (ملامت) کرد و روش تدریسش را تغییر داد.


________________

پس از مدتی دانش آموزان در جشن تولد (زادروز) خانم معلم برایش هدیه هایی آوردند و ساره برای خانم معلمش هدیه ای در برگه (ورقه) روزنامه ای آورد.

آن هدیه شیشه عطر مادرش بود که اندکی عطر در آن بود و دانش آموزان خندیدند؛ خانم معلم به پسرها گفت: «نخندید» و به

دخترها گفت: «نخندید». خانم معلم با آن عطر به خودش عطر زد. (خودش را معطر کرد؛ خودش را خوشبو کرد.)


________________

ساره نزد معلمش آمد و گفت: «بوی (رایحه) تو مانند بوی مادرم است.»

خانم معلم ساره را تشویق کرد و او دانش آموزی موفق شد.

و پس از چند سال؛ خانم معلم نامه ای از ساره دریافت کرد که در آن نوشته شده بود: «تو بهترین معلمی هستی که در زندگی ام دیده ام. تو سرنوشتم را تغییر دادی. من حالا پزشک هستم.»


________________

و پس از مدتی، خانم معلم نامه ای دیگر (نامه دیگری را از خانم دکتر ساره دریافت کرد که در آن از وی حضور در جشن عروسی اش و نشستن در جایگاه مادر عروس را خواسته بود. (خواست)

هنگامی که خانم معلم در جشن عروسی اش حاضر شد؛ ساره به او گفت: ای خانم من (خانم!)، تو زندگی ام را تغییر دادی. پس خانم معلم به او گفت: «نه ای دخترم، تو زندگی ام را تغییر دادی؛ پس یاد گرفتم (آموختم) چگونه درس بدهم.»


منبع و تهیه کننده مطلب:کتاب راهنمای معلم

خیلی مخلصیم


نظرات  (۵)

خوب و دقیق بود مرسی

عاااااااالی بود دقیق و کارساز

موفق باشی🤚👏

خیلی خوب بود ممنون

 

خیلی خوب بود ممنون

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی